:

‫ًَرٍى ّا ٍ شثکِ ّای ػصثی‬

‫شثکِ ّای ػصثی حاصل تالش داًشوٌذاى ترای کشف ػولکرد هغس در یادگیری ‪ ،‬تدسیِ ٍ تحلیل اعالػات هی‬

‫تاشذ‪.‬هغس اًساى از تؼذاد تسیار زیادی ػصة یا ًَرٍى (دُ تِ تَاى دٍازدُ )‪ ،‬تشکیل شذُ است کِ ّر کذام از ایي‬

‫ػصة ّا تِ تؼذادی ػصة دیگر هتصلٌذ‪،‬تِ عَر تقریثی ّر ًَرٍى تِ دُ تِ تَاى سِ ًَرٍى دیگر هتصل است‬

‫ٍ‬ ‫ٍسیگٌال ارسال هی کٌذ ‪.‬در تؼضی از شرایظ ػصة ّا سیگٌال را از خَد ػثَر هی دٌّذ ٍ آًرا تقَیت هی کٌٌذ‬

‫گاّی ًیس تِ سیگٌال ّا اخازُ ػثَر ًوی دٌّذ ‪.‬‬

‫ًَرٍى ّا ساختار تسیار سادُ ای دارًذ‪ ،‬اها هدوَػِ ای از ًَرٍى ّا شثکِ ای تسیار پیچیذُ ایداد هی کٌٌذ کِ قاتلیت‬

‫تدسیِ ٍ تحلیل اعالػات را دارًذ ‪.‬شثیِ سازی شثکِ ّای ػصثی از عریق شثیِ سازی ًَرٍى ّا اًح ا م هی شَد ‪ّ.‬ر‬

‫) ًیس‬ ‫) است‪ .‬در ضوي ّر ٍرٍدی یک ٍزى (‬ ‫ًَرٍى شاهل تؼذادی ٍرٍدی ٍ خرٍخی ٍ تایاس (‬

‫دارد‪.‬‬

‫ًَرٍى ّا در چٌذ الیِ قرار هی گیرًذ کِ تِ الیِ اٍل ‪ ،‬الیِ ٍرٍدی ٍ تِ الیِ آخر‪ ،‬الیِ خرٍخی ٍ تِ تقیِ الیِ ّا‪،‬الیِ‬

‫هخفی یا الیِ هیاًی گَیٌذ‪.‬‬

 ‫پرسپترٍى ‪perceptron‬‬

‫هذلسزی ًَرٍى ّا استفادُ از پرسپترٍى هی تاشذ ‪ .‬در سال ‪ 1958‬شثکِ پرسپترٍى تَسظ رٍزًثالت‬
‫ا‬ ‫سادُ تریي ًَع‬

‫هؼرفی گردیذ ‪ .‬ایي شثکِ ًظیر ٍاحذّای هذل شذُ قثلی تَد ‪ .‬پرسپترٍى دارای یک سری ٍرٍدی خارخی ‪،‬یک‬

‫ٍرٍدی داخلی (‪،) Bias‬یک ‪ ٍ Threshold‬یک خرٍخی است‪.‬‬

‫شثکِ پرسپترٍى‬

‫‪،‬صفر ٍ یک‪ ،‬است ‪ .‬اها‬ ‫ّر پرسپترٍى هؼرف یک ًَرٍى است ‪ٍ.‬رٍدی پرسپترٍى هؼوَالً از خٌس‬

‫هی تاشذ ‪ .‬در صَرتی کِ خرٍخی پرسپترٍى یک تاشذ تِ ایي پرسپترٍى فؼال هی‬ ‫خرٍخی حتواً یک‬

‫گَیین‪.‬‬

‫توام ٍرٍدی ّا از خولِ تایاس دارای ٍزى ّستٌذ‪ ،‬کِ ایي ٍزى در هقذار ٍرٍدی ضرب هی شَد ‪ .‬هؼوَالً ٍزى تایاس‬

‫تراتر یک در ًظر گرفتِ هی شَد‪.‬‬

 ‫یکی از هْوتریي قسوت ّای ًَرٍى ‪،‬تاتغ فؼال کٌٌذٓ آى است‪.‬ایي قسوت تؼییي هی کٌذ کِ تا تَخِ تِ ٍرٍدی‬

‫ًَرٍى‪ ،‬خرٍخی تایذ تِ چِ شکلی تاشذ‪ .‬پرسپترٍى ّا‪ ،‬سادُ تریي تَاتغ فؼال کٌٌذُ را دارًذ‪ .‬ایي تاتغ فؼال کٌٌذُ توام‬

‫ٍرٍدی ّای پرسپترٍى را تؼذ از ضرب کردى آًْا در ٍزىشاى‪ ،‬تا ّن خوغ هی کٌٌذ‪ .‬در صَرتی کِ خوغ آًْا از‬

‫تاشذ‬ ‫تیشتر یا هساٍی تَد ‪،‬خرٍخی یک ٍ در صَرتی کِ کَچکتر یا هساٍی‬

‫‪،‬خرٍخی صفر خَاّذ تَد ٍ تِ پرسپترٍى غیر فؼال هی گَیین‪.‬‬

‫𝑛‬ ‫‪𝑥 ≤0→0‬‬

‫= 𝑡𝑒𝑁‬ ‫𝑖𝑤 𝑖𝑥 ‪𝑖=0‬‬ ‫𝑏‪+‬‬ ‫= 𝑥 𝑓‬
‫‪𝑥 ≥0→1‬‬

‫‪ ،‬هثل یک دیَارػول هی کٌذ‪ .‬اگر سیگٌال اًرشی کافی ترای ػثَر را داشتِ تاشذ‪ ،‬از آى ػثَر هی‬

‫کٌذ‪ ،‬در غیر ایي صَرت اخازٓ ػثَر ًخَاّذ داشت‪.‬‬

‫یادگیری در پرسپترٍى‬

‫از خصیصِ ّای پرسپترٍى ‪ ،‬قاتلیت یادگیری (‪ Train‬شذى) آى است ‪ .‬تذیي عریق کِ تایذ تؼذادی ٍرٍدی تِ‬

‫ّوراُ خرٍخی صحیح داشتِ تاشین تا پرسپترٍى تتَاًذ از آى تقلیذ کٌذ ‪ .‬پس از چٌذ هرحلِ تکرار ‪ ،‬پرسپترٍى تِ رفتار‬
 ‫صحیح ّوگرا خَاّذ شذ ‪ .‬تِ ایي رٍش یادگیری ‪ ،‬قاًَى دلتا هی گَیین ‪ .‬ایي رٍش تیاى هی دارد کِ ٍزى ّا تایذ‬

‫تَسیلِ اختالف تیي خرٍخی هغلَب ٍ خرٍجی ٍاقؼی تٌظین شَد‪.‬‬

‫هقذار تذست آهذُ‪،‬هیساى تغییرات در ٍزى قثلی است‪.‬‬

‫پرسپترٍى تک الیِ ٍ چٌذ الیِ‬

‫) ٍ تِ صَرت چٌذ الیِ (‬ ‫پرسپترٍى تِ صَرت تک الیِ (‬

‫) هَخَد هی تاشذ ‪ .‬پرسپترٍى تک الیِ تٌْا هی تَاًذ هسایل هدسای خغی را دستِ تٌذی کٌذ ٍ ترای‬

‫هسایل پیچیذُ تر هی تایست از تؼذاد تیشتری الیِ استفادُ کٌین ‪ .‬پرسپترٍى چٌذ الیِ یک شثکِ کاهالً هرتثظ هی‬

‫تاشذ‪.‬اگر تؼضی از ایي ارتثاط ُ ا ٍخَد ًذاشتِ تاشذ‪ ،‬شثکِ یک شثکِ هرتتظ ًاقص خَاّذ تَد ‪ٍ .‬قتی هی گَیین‬

‫شثکِ از الیِ تشکیل شذُ است‪ ،‬تٌْا الیِ ُ ای هیاًی ٍ خارخی را شوردُ این ٍ الیِ ٍرٍدی شوارش ًوی شَد‪ ،‬چرا‬

‫کِ ایي ًَرٍى ّا هحاسثِ ای را اًدام ًوی دٌّذ‪.‬تٌاترایي شثکِ تک الیِ‪ ،‬شثکِ ای تٌْا تا یک الیِ خارخی هی تاشذ‪.‬‬

‫پرسپترٍى چٌذ الیِ‬